چرا زنان ایرانی نمی خواهند بچه دار شوند؟


سیاست حمایت از کودک ایران شکست خورده است. آمارهای ارائه شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور نشان می دهد که در سال 1402 بیش از 17 هزار فرزند کمتر از سال 1401 در ایران متولد شده است. یک میلیون و 57 هزار و 948 ولادت در کشور به ثبت رسید. این در حالی است که این رقم در سال 1401 حدود 17 هزار نوزاد بیشتر است.

اما چرا با وجود اینکه شورای اسلامی قانون حمایت از جوانان و خانواده را در سال 1402 تصویب کرد و دبیر ستاد ملی مسجد در آذر ماه 1402 اعلام کرد که 30 درصد از بودجه های کمکی به زایمان اختصاص می یابد. و ازدواج، ائمه جمعه خطبه های خود را به اهمیت فرزندآوری اختصاص داده بودند، آیا زنان ایرانی نمی خواهند بچه دار شوند؟ پاسخ به این سوال آینه تمام نمای وضعیت کنونی کشور است.

اگرچه کاهش نرخ زاد و ولد یک معضل جهانی است و سازمان ملل متحد در سال 2022 پیش بینی کرده بود که نرخ زاد و ولد در جهان تا سال 2050 به 1/2 تولد برای هر زن کاهش یابد، اما لازم است با توجه به شرایط فعلی کشور، علل و ریشه های آن در ایران به طور جداگانه بررسی شود. کشوری که به گفته کارشناسان سریع ترین کاهش نرخ زاد و ولد را در جهان دارد.

از دیدگاه جامعه‌شناسی، زنان ایرانی را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد، دسته اول زنانی که به‌طور فطری و سنتی صاحب فرزند می‌شوند و برای خود مانع مهمی برای رسیدن به این هدف نمی‌بینند و دسته دوم زنان. که به طور کامل نمی خواهند اگر بچه دار شوند به یک فرزند و احتمالاً دو فرزند بسنده می کنند و واضح است که در این مقاله نیز مانند مسئولان و سیاستمداران به بررسی دلایل کاهش میل به داشتن فرزند پرداخته ایم. بچه های دسته دوم گروهی از زنان اغلب با تحصیلات عالی، مطالبه گری در جامعه را آموخته اند، به فضای مجازی، کتاب و قانون دسترسی دارند.

در سال‌های اخیر گزارش‌های متعددی درباره تأثیر مشکلات اقتصادی و معیشتی بر کاهش تمایل ایرانیان به بچه‌دار شدن یا بچه‌دار شدن منتشر شده است. بسیاری از زنان بر این باورند که در شرایط اقتصادی امروز کشور با تورم بالای 40 درصد، به دنیا آمدن فرزند ظلم به فرزندان است و این امر را مظهر بی مسئولیتی والدینی می دانند که با علم به وضعیت اقتصادی خود و همچنین وضعیت ناپایدار اقتصادی در کشور دلار 65 هزار تومان و گوشت کیلویی 700 هزار تومان برای بچه دار شدن تلاش می کنند.

این بخشی از چیزهایی است که دوستان می گویند من می بینم و می شنوم. نگار 30 ساله می گوید: می خواهم بچه ای بیاورم که دوست دارد مثل من خوب سفر کند، علیرضا 28 ساله هم فکر می کند: «من بچه ام را دوست دارم، اما وقتی نمی توانم هزینه اش را بپردازم و به او غذا بدهم، چرا؟» من به این دنیا بیاورم؟

اما این تمام ماجرا نیست و موانع فرزندآوری تنها به مشکلات اقتصادی و معیشتی خلاصه نمی شود، چرا که کاهش نرخ زاد و ولد در میان اقشار مرفه جامعه نیز امری محسوس است و کارشناسان آن را یک وارونه فرهنگی تعریف می کنند. این تحول فرهنگی علاوه بر مسائلی مانند تغییر الگوهای فکری می تواند به مسائل فرهنگی و البته قوانین جاری کشور در زمینه زنان و خانواده نیز مربوط باشد.

مهسا 33 ساله نیز به این فکر می کند که «چرا باید بچه دار شوم، چون طبق قانون مالک فرزندم نیستم و حتی نامم در مدارک هویتی او نیست، حق ثبت نام فرزندم را ندارم. مدرسه، من حق حضانت ندارم.»

شبنم 35 ساله می گوید: «اگر دختر داشته باشم چه می شود؟» من به کشورهای مختلف اسلامی سفر کرده ام و حجاب در هیچ کدام از آنها الزامی یا قانونی نیست و شرایط مهاجرتی ندارم؟ چه جوابی به دخترم بدهم؟» لیلای 39 ساله نیز می گوید: «تا امروز ازدواج نکردم، به مراکز مختلف فریز تخم مرغ رفتم و گفتند چون هنوز باکره هستم نمی توانم بدون این کار این کار را انجام دهم. به پدرم اجازه داد من آنقدر مستقل هستم که حتی با خانواده ام زندگی نمی کنم. حالا برای این کار باید از پدرم اجازه بگیرم، چرا؟»

ترویج ولادت البته در سایه قوانین سختگیرانه حتی در این زمینه انجام می شود، زنان در ایران حتی حق تصمیم گیری در مورد نوع تولد را ندارند و اگر بخواهند فرزند خود را به صورت مقطعی به دنیا بیاورند، قانون. 5 ماه پیش نویسنده با درد زایمان زودرس با بیمه اضافی به بیمارستانی خصوصی در تهران رفت و این پاسخ را شنید: «فرزند اول باید طبیعی به دنیا بیاید وگرنه بیمه هزینه زایمان را تامین نمی کند. یک سزارین “

بیمه های بیمارستانی و تکمیلی تعیین کننده نوع زایمان زنان ایرانی است، قانون حق حضانت فرزند را برای مادر به رسمیت نمی شناسد، زن ایرانی بعد از بارداری و زایمان هیچ امنیت شغلی ندارد و… خلاصه زن ایرانی دارد. نه مثل قانون و نه فرهنگ مقامات همچنین معتقدند که سیاست های فرزندآوری مانند یک مسابقه فوتبال است که در آن وعده جایزه، زمین و ماشین می دهند و زنان حرف می زنند. زن ایرانی امروز از بی کفایتی های خود خسته شده است، تنها چیزی که به آن فکر نمی کند، شاید آرزوهای از دست رفته اش ازدواج و بچه دار شدن است. ایران همچنان با سریع ترین کاهش نرخ زاد و ولد در جهان است.

مطالب مرتبط