اشکی نمانده؛ چشمهای خشک شده دریاچه ارومیه
به رغم اینکه در سالهای اخیر تبلیغات گستردهای در ارتباط با احیای دریاچه ارومیه انجام شد، اما گزارشهای یک هفته اخیر رسانهها حاکی از این است که نفسهای این دریاچه محبوب شمالغرب کشور، به شکلی جدی به شماره افتاده است.
هفته گذشته عیسی کلانتری، رییس سابق سازمان محیط زیست گفت: «در دریاچه دیگر به آن صورت آبی وجود ندارد، تا جایی که من اطلاع دارم، غلظت نمک در آن قسمتی هم که آب هست، به بالای ۵۰ درصد رسیده است.»
به گفته سلمان ذاکر، نماینده ارومیه در مجلس، آب دریاچه ارومیه به کمترین حد خود رسیده است. او گفت: «در طول سه سال گذشته ۱۳۰۰ میلیارد هزینه شده که تا وقتی پروژههای انجام شده به نتیجه برسد زمان لازم است، چون همان مقداری که دریاچه خشک شد به همان مقدار هم طول میکشد که پرآب شود.»
همه این خبرها در حالی منتشر میشوند که مدیران جهاد کشاورزی آذربایجان غربی جشن افزایش برداشت گوجهفرنگی گرفتند. افزایش برداشت و سطح زیر کشت این محصول آببر، تنها یکی از سیاستهای بخش کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است و حجم قابل توجهی از آب رودخانههایی که باید به دریاچه ارومیه بریزد صرف کاشت غله و چغندر قند میشود.
آقای معتمدیان، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در این باره گفت: «توقع نداریم در کوتاه مدت، کشاورزان کشت محصولات پُر آببر را متوقف کنند ولی انتظار داریم بهتدریج با کشت جایگزین، همکاری بیشتری برای احیای دریاچه با خادمان خود در کارگروه نجات دریاچه داشته باشند.»
کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه در حالی همچنان به شیوه گذشته مشغول کارند که کشاورزان اصفهان همه مدت سال، زایندهرود خشک را نظارهگرند و در حالی که مدتهاست تالاب گاوخونی خشک شده و امیدی به احیای آن نیست، ناگزیر از پذیرش روشهای سختگیرانه کشاورزی شدهاند.
در پایان سال آبی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ ستاد کنونی احیای دریاچه ارومیه از اعلام سطح تراز آن، که معیار سنجش وضعیت این اکوسیستم مهم کشور است، خودداری کرده است.
کارشناسان معتقدند دولت میتواند با استفاده از تجربه کشاورزان اصفهان راهکار موثرتری نسبت به آنکه چشمانتظار بارشهای پاییزی باشند، به کار بگیرد و دستکم ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب را روانه دریاچه ارومیه کند، کاری که حسن روحانی از انجام آن پا پس کشید و حال پرسش این است که آیا دولت سیزدهم توان آن دارد که از کشاورزان بخواهد با دریافت خسارت، بگذارند دریاچه ارومیه نفسی تازه کند؟
مشکل دقیقا کجاست؟
عیسی کلانتری در گفتگویی که با «اکو ایران» انجام داده به یکی از بندهای مصوبه ۸ تیر ۱۳۹۳ هیات دولت وقت اشاره کرده و گفته: «۳ ماه بعد از این مصوبه بر اثر فشار نمایندههای مجلس به آقای روحانی، ایشان با مسوولیت خودش بند مربوط به نکاشت در یکی از حوضههای آبریز دریاچه ارومیه را لغو کرد و گفت شما ۲۶ بند دیگر را به اجرا درآورید.»
دولت سیزدهم در ۱۸ مهر ۱۴۰۱ از سند ملی الگوی کشت رونمایی کرد و یکی از مهمترین ویژگیهای آن را کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی دانست.
اگرچه وزیر جهاد کشاورزی که مدعی بود در ۵۰ سال گذشته هیچ دولتی نتوانسته الگوی کشت تعیین کند و او در دولت سیزدهم چنین کرده ۶ ماه پس از رونمایی از آن برکنار شد، با این حال این سند به هر یک از استانهای ایران برای کشاورزی در سال زراعی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ ابلاغ شد.
براساس سند الگوی کشت ابلاغی برای آذربایجان غربی تکلیف شده بود که تنها یک هزار و ۶۰۰ هکتار گوجهفرنگی کاشته شود و مطابق با همین برنامه باید از کاشت گوجهفرنگی در ۳هزار و ۸۵۱ هکتار جلوگیری میشد.
با این حال مهدیه فلاح، مدیر زراعت سازمان جهاد کشاورزی آذربایجانغربی به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: «برداشت گوجه فرنگی از پنج هزار و ۱۶۵ هکتار از مزارع کشاورزی این استان آغاز شده و پیش بینی میشود امسال ۳۱۰ هزار تن گوجه فرنگی از اراضی زیر کشت این محصول برداشت شود.»
به عبارت دیگر مطابق با سند الگوی کشت آذربایجان غربی که قرار بود فقط در هزار و ۶۰۰ هکتار زمین گوجه کاشته شود، باید انتظار برداشت ۹۶هزارتن گوجه میداشتیم. بنابراین تنها در همین سال زراعی و تنها در بخش کشت گوجهفرنگی ۲۱۴هزارتن بیش از ظرفیت تعیین شده محصول برداشت شده است.
مطابق با استانداردهای تعریف شده برای برداشت هر یک کیلو گوجهفرنگی ۱۸۰ لیتر آب به شکل خالص لازم است. یعنی کشاورزان صیفیکاری که امسال گوجهفرنگی بیشتری کاشتهاند، حدود ۳۸ میلیون و ۵۲۰ هزار مترمکعب آب از سهم دریاچه ارومیه را برداشت کردهاند.
این رقم با احتساب آنکه عموما آبیاری در کشاورزی ایران بهرهوری زیر۵۰ درصد دارد نشان از آن دارد که دو برابر این عدد، آب برداشت شده تا چنین میزان محصولی در پایان مرداد برداشت شود.
در همین حال اکبر کرامتی، رییس پیشین سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان غربی ۱۷ شهریور ۱۴۰۱ به ایرنا گفته بود طبق بررسیهای انجام شده توسط کارشناسان کشاورزی، تولید گوجه فرنگی در این استان طی سال جاری ۲۰ درصد افزایش یافته است.
عمده کشت گوجهفرنگی در شهرستان ارومیه با سه هزار و ۷۰۰ هکتار و رتبه اول کشت صورت میگیرد و پس از آن میاندوآب، شاهیندژ و بوکان نیز به ترتیب بیشترین سطح زیر کشت این محصول را به خود اختصاص دادهاند.
اطلاعات ضد و نقیض
ستاد احیای دریاچه ارومیه که اینک محدود به استانداری آذربایجان غربی شده، پیش از این مرجع اعلام دادههایی بود که از نهادهای مختلف جمعآوری و آنها را یکدست میکرد. یکی از همین دادهها هم عدد تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه است که مدتهاست اعلام نمیشود. سایت دبیرخانه ستاد نیز مدتهاست به روزرسانی نشده.
در چنین وضعیتی اظهارنظرهایی با دادههای متعارض چه از سوی صدا و سیما و چه از سوی افراد مسوول در همین تابستانی که نفسهای دریاچه ارومیه به شماره افتاده، منتشر شده است.
برای نمونه علی سلاجقه، رییس سازمان حفاظت محیط زیست نیمه مرداد امسال به خبرگزاری فارس گفت: «وضعیت خیلی رو به رشد است. حتی تالابهای اقماری نیز امسال برای اولین بار آبگیری شد و حیات وحش منطقه بازگشت.»
اما آقای سلاجقه چهار روز بعد از این اظهارنظر خود و در حالی که به آذربایجان غربی سفر کرده بود، گفت: «مساله این دریاچه یک موضوع بینالمللی است، ولی متاسفانه وضعیت مناسبی ندارد.»
این سخنان رییس سازمان حفاظت محیط زیست را روابط عمومی سازمان متبوعش منتشر کرد که درباره حقابه دریاچه ارومیه افزوده بود: «با توجه به تزریق اعتبارات و گرفتن حقابه دریاچه ارومیه نیاز است تا مردم حوضه آبریز نیز همکاری خوبی داشته باشند.»
در همین حال که صحبت از نیاز به همکاری مردم برای احیای دریاچه ارومیه از سوی مسوولان مطرح شده، سلمان ذاکر نماینده ارومیه تاکید کرد: «امروز ارومیه گرفتار آب شرب است. ما منتظر هستیم آب شرب مردم را تامین کنیم چه برسد به کشاورزی و احیای دریاچه ارومیه.»
این سخنان در حالی مطرح شد که بنا بر آمار وزارت نیرو دستکم برای تامین نیاز ۸ ماه آینده مردم ارومیه، آب پشت سدهای تامین کننده آب شرب ذخیره است.
بنابر آمار وزارت نیرو آب شرب مصرفی ارومیه در هر ماه ۷.۱ میلیون مترمکعب است که در حال حاضر حجم مفید آب ذخیره شده پشت سد «شهرچای» که آب شرب ارومیه را تامین میکند ۶۰.۶۵ میلیون مترمکعب است.
البته آقای ذاکر در سخنانش به بستن آب ورودی از رودخانه ولگا در روسیه به دریای خزر هم اشاره کرد و در ادامه گفت: «با تحکم و زور و پر کردن چاههای مردم و قطع کردن درختان به جایی نمیرسیم. احترام به کشاورز واجب است؛ ۴۵ درصد مردم آذربایجان غربی و ارومیه کشاورز هستند و نان حلال میخورند و با زور نمیتوانیم چاههای آنها را پر کنیم و از آنها بخواهیم بیکار و بیدرآمد بمانند، بلکه باید با راهکار جدید، مدرن و حتی آبیاری قطرهای کشاورزی را کنترل و حاکمیتی کنیم، آب مردم را بدهیم.»